There was no elbow room جاي سوزن انداختن نبود
I couldn't find a seat at the party. There was no elbow room
نتونستم يه جاي خالي تو مهموني پيداكنم جابراي سوزن انداختن نبود
What a cheek عجب رويي / چه رويي
After destroying my computer, he agai...
n wants to work with it. What a cheek
بعد ازاينكه كامپيوترم رو داغون كرده باز دوباره ميخواد باهاش كار كنه عجب رويي داره
Think one is God's gift to mankind
انگار از دماغ فيل افتاده
I don't know why Melissa shows off that much; she thinks she is a God's gift to mankind
نميدونم چرا مليسا اينقدر پز ميده فكر ميكنه از دماغ فيل افتاده
Red-letter day روز به يادماندني / روز خاطره انگيز
I never forget the day that I bought my new car. It was one of my red-letter days
من هرگز روزي رو كه ماشين جديدم رو خريدم فراموش نمي كنم اون يكي از خاطره انگيزترين روزهاي من است
موضوعات مرتبط: زبان های خارجیانگلیسی