◕ جهـــــــــــان نمــا ◕
قالب وبلاگ

همواره سخت است که شخص، بدون هیچ دانش دست اولی، صرفا درباره ی ایده آل ها حرف بزند. می توانم از حالا تا قیامت موردی را برایت تکرار کنم که برایم همچون روز روشن است ولی فهمیدن و باور کردنش برای تو محال است. زیرا هیچ دانش عملی درباره ی آن نداری.

It's always hard when one has to talk exclusively in idealities, without any firsthand knowledge. I can repeat to you from now until doomsday something that is crystal clear to me but impossible for you to understand or believe, because you don't have any practical knowledge of it

کارلوس کاستادا


موضوعات مرتبط: سخنانی از بزرگان جهان
[ شنبه 22 مهر 1391 ] [ 1:1 ] [ کیان ] [ ]

To fall in love
عاشق شدن

To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندی که دلت درد بگیر

To find mails by the thousands when you return from a vacation.
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری

To go for a vacation to some pretty place.
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری

To listen to your favorite song in the radio.
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی

To go to bed and to listen while it rains outside.
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی

To leave the Shower and find that the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !

To clear your last exam.
آخرین امتحانت رو پاس کنی

To receive a call from someone, you don""t see a lot, but you want to.
کسی که معمولا زیاد نمی‌بینیش ولی دلت می‌خواد ببینیش بهت تلفن کنه

To find money in a pant that you haven""t used since last year.
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی‌کردی پول پیدا کنی

To laugh at yourself looking at mirror, making faces.
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی !!!

Calls at midnight that last for hours.
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه

To laugh without a reason.
بدون دلیل بخندی

To accidentally hear somebody say something good about you.
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف می‌کنه

To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours.
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می‌تونی بخوابی !

To hear a song that makes you remember a special person.
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما می‌یاره

To be part of a team.
عضو یک تیم باشی

To watch the sunset from the hill top.
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی

To make new friends.
دوستای جدید پیدا کنی

To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person.
وقتی "اونو" میبینی دلت هری بریزه پایین !

To pass time with your best friends.
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی

To see people that you like, feeling happy
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی

See an old friend again and to feel that the things have not changed.
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید و ببینید که فرقی نکرده

To take an evening walk along the beach.
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی

To have somebody tell you that he/she loves you.
یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره

remembering stupid things done with stupid friends. To laugh .......laugh. ........and laugh ......
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ....... باز هم بخندی

These are the best moments of life....
اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند

Let us learn to cherish them.
قدرشون روبدونیم

"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک هدیه است که باید ازش لذت برد نه مشکلی که باید حلش کرد


موضوعات مرتبط: زبان های خارجیانگلیسی
[ جمعه 21 مهر 1391 ] [ 21:30 ] [ کیان ] [ ]

لغت گردشگری(tourism)از کلمه tour به معنای گشتن اخذ شده که ریشه در لغت لاتین turns به معنای دور زدن، رفت و برگشت بین مبدأ و مقصد و رخش دارد که از یونانی به اسپانیایی و فرانسه و در نهایت به انگلیسی راه یافته‌است.

 

 

افراد ثروتمند معمولاً به اقصی نقاط جهان سفر می‌کنند تا شاهکارهای هنری را ببینند، زبان‌های جدید بیاموزند، با فرهنگ‌های جدید آشنا شوند و یا با غذاهای دیگر کشورها آشنا شوند.

اصطلاحات «توریسم» و «توریست» اولین بار در سال
۱۹۳۷ توسط جامعه ملل مورد استفاده قرار گرفتند. گردشگری به سفر به خارج از کشور و با مدت زمان بیش از ۲۴ ساعت اطلاق می‌شود.



موضوعات مرتبط: گردشگری توریسم
[ جمعه 21 مهر 1391 ] [ 21:19 ] [ کیان ] [ ]

 
قــــــرن هاست جستجوگـــر آدم هستــم . . .
تا لــذت خـــوردن یک سیب ســرخ را با او تجــربه کنــــــــــم
قرن هاست . . .!
مشکل از مـــن نیست
نه مــــن
...
نه سیب ســرخ
نه شیــــطان
تــــــو نایاب شـــده ای آدم .


موضوعات مرتبط: شعر و ادبیات
[ جمعه 21 مهر 1391 ] [ 19:27 ] [ کیان ] [ ]


گردشگری مجازی

گردشگری مجازی (e-tourism) مقوله جالبی است که دو دهه از پدید آمدن آن نمی گذرد. گردشگری مجازی ، حضور در سرزمین دیجیتالی وب و مشاهده داده های صوتی ، متنی و تصویری از دنیای فیزیکی پیرامون ما است. دور دنیا با یک کلیک ، آرزویی بود که امروزه از مرحله واقعیت به حقیقتی غیر قابل انکار مبدل شده است . بااستفاده از تور مجازی کاخ موزه ها ، اماکن باستانی جهان می توان به دنیایی اطلاعات متنی و تصویری از نمادهای تاریخ باستان دست یافت. یکی دیگر از مسائلی جهانگردی، راه‌اندازی تورهای مجازی است. این قبیل تورها به کمک تصاویر ویدیویی و عکس‌های سه‌بعدی چشم‌اندازهای زیبایی را از محل سفر نشان می‌دهند تا تمایل افراد برای انجام این مسافرت افزایش یابد که در مطلب معرفی تور مجازی بصورت کامل به آن پرداختیم. مجریان تورهای مجازی معمولا عکس‌های روی اینترنت را بسیار باکیفیت و با تمام جزییات آن مکان به نمایش می‌گذارند. برای تهیه این قبیل تصاویر عکاس مجبور است که چند عکس را از قسمت‌های مختلف فضای مورد نظر تهیه کرده و آن‌ها را به صورت ماهرانه‌ای در کنار یکدیگر قرار دهد که برای کسب اطلاعات دقیق تر می توانید به مطلب عکاسی پاناروما مراجعه نمایید. تور مجازی عبارت است از ترکیبی از تصاویر، نماهای ۳ بعدی، نماهای پانوراما (۳۶۰ درجه)، ویدئو، صوت و … که یک فضای حقیقی را مدل سازی کرده و به کاربر امکان میدهد که در این فضا به صورت مجازی به گشت و گذار بپردازد و از محیط مجازی اطلاعات مورد نظر خود را کسب کنند. منبع : تور ساز ، مجری تور مجازی و بازدید مجازی

گردشگری درمانی

گردشگر درمانی هم همیشه وجود داشته ولی تا قبل از قرن هجدهم اهمیت چندانی برای آن قائل نبودند در انگلستان این بخش به شهرهای دارای چشمه‌های آب گرم اختصاص داشت و عموماً مناطقی که آب‌های معدنی داشتند برای درمان امراض مختلف از بیماری‌های روده‌ای گرفته تا کبدی و برونشیت مورد توجه قرار می‌گرفتند.

گردشگری تفریحی

سفر تفریحی از ابداعات انگلستان بود و ریشه در عوامل جامعه شناختی داشت. بریتانیا نخستین کشور اروپایی بود که انقلاب صنعتی را آغاز نمود و جامعه صنعتی نخستین جامعه‌ای بود که فرصت تفریح را برای تعداد روز افزونی از مردم فراهم می‌آورد. در شروع کار این تفریحات برای طبقه کارگری ممکن نبود بلکه صاحبان ماشین تولید مالکین کارخانجات و تجار و اقتصاد مدارها از این فرصت بهره‌مند بودند. بدین ترتیب طبقه متوسط هم پدید آمد.

در نامگذاری بسیاری از این مناطق ردپایش از اصل و ریشه بریتانیایی دیده می‌شود. مثلاً در نیس که اولین مرکز تفریحی ایام تعطیلات در فرانسه بود مراسم ویژه‌ای به نام پرومناد دزانگلی برگزار می‌شود. در بسیاری از دیگر ایام تاریخی قاره اروپا و حتی نامگذاری هتل‌های قصرگونه نیز این قاعده مستثنی نیستند و نام‌هایی چون هتل بریستول، کارلتون و مجستیک جملگی نشان از تأثیر‌گذاری‌های مشتریهای انگلیسی دارند.

گردشگری زمستانی

ورزش‌های زمستانی عمدتاً از اختراعات طبقات مرفه بریتانیا هستند که در بدو امر در روستاهای زرمات، والایس و سنت موریتسسوئیس در سال ۱۸۶۴ مطرح و معرفی شده‌اند.

نخستین تور ورزشی زمستانی برای ایام تعطیل یا تعطیلات زمستانی در سال ۱۹۰۳ عازم آولبودن شد که آن هم در سوئیس بود. ورزش سازماندهی شده در بریتانیا پیش از رسیدن به کشورهای دیگر به رونق رسیده بود. واژگان ورزش شاهد این مدعا هستند از جمله: راگبی، فوتبال و بوکس که تماماً ریشه انگلیسی دارند حتی تنیس که یک ورزش اصیل فرانسوی است از سوی بریتانیایی‌ها جنبه رسمی پیدا کرد و قانونمند شد و حتی اولین میزبانی رقابتهای قهرمانی در قرن نوزدهم را عهده‌دار شد (درویمبلی) ورزش‌های زمستانی پاسخ طبیعی به نیاز کلاس خاصی به تفریح درسردترین فصل سال بود.

گردشگری انبوه

نوشتار اصلی: گردشگری گروهی


مسافرت دسته جمعی تا دو شرط تأمین نشود به فعلیت درنمی‌آید.

  • پیشرفت در تکنولوژی که حمل و نقل جمع زیادی را ممکن می‌سازد. بدون این که نیاز به فضا و زمان زیادی داشته باشد تا به مراکز تفریحی برسند.
  • عده بیشتری شروع به استفاده از اوقات فراغت نمایند.


پدر
گردشگری گروهی نوین توماس کوک بود که در ۵ جولای۱۸۴۱ اولین تور بزرگ گروهی را سازماندهی کرد. او یک سفر گروهی ۵۷ نفری با هزینهٔ هر نفر یک شیلینگ را برای کارکنان راه آهن ترتیب داد که از لیچستر به لاگ بورو به مسافت ۱۱ مایل را طی نمودند. چیزی نگذشت که عدهٔ زیادی به تقلید از وی روی آوردند (مثل انجمن گردشگری پلی تکنیک، دین وداوسون و غیره) و در نتیجه این ضعف به سرعت در بریتانیا رشد کرد. در عصر ویکتوریا رشد اصلی در میان طبقهٔ متوسط جامعه بود که در مشاغل خود از مرخصی برخوردار شده بودند و می‌توانستند به سفرهای تفریحی بروند و حتی مدتی در سفر اقامت هم داشته باشند. اقامتگاه آنان نیز توسط سازمان‌های کارفرما تحت عنوان «مسکن اداری» تأمین می‌شد.

مرخصی‌های با حقوق از دیگر عوامل تأثیرگذار بر توسعه صنعت گردشگری بود:

  • یک و نیم میلیون کارگر در سال (۱۹۲۵) از این امتیاز برخوردار شدند.
  • وتا سال ۱۹۳۹ این جمعیت به ۱۱ میلیون نفر (یعنی ۳۰درصد جمعیت در خانواده‌ها) رسید.

گردشگری گروهی بین‌المللی

سرعت زیاد قطار به معنی قابلیت توسعه صنعت گردشگری در عرصهٔ بین‌المللی بود. می‌توان سفرهای دریایی آسان را هم به آن اضافه کرد. تا سال ۱۹۰۱ تعداد افرادی که از کانال انگلیس به طرف فرانسه یا بلژیک می‌رفتند به نیم میلیون نفر در سال رسید. شرکت‌های کشتیرانی نگران کابین‌های خالی کشتی‌هایشان بودند. مثلاً شرکت ناوبری پنینسولار و اورینتال استیم دریافت که عمدهٔ مسافران آنان به هندوستان و خاور دور در ماه مارس، سوار کشتی می‌شوند. متعاقباً ترتیبی دادند تا مردم ایام تعطیل را با رغبت بیشتری در مسیر دریایی لندن به لیبسون و جیبرالتار بگذرانند. دیگر شرکت‌ها نیز کشتی‌های قدیمی خود را در مسیر گشت‌های تابستانی قرار دادند.

اما عصر واقعی مسافرت‌های جمعی و گروهی بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم با مسافرت‌های هوایی، رشد بیشتری یافت. در دوران پس از جنگ، بخش عمدهٔ هواپیماهای ترابری مثل داگلاس داکوتا که از اعتماد و قابلیت بالایی برخوردار بود با همراهی خلبانان نظامی به کار حمل و نقل مسافر پرداختند. و به صورت پروازهای چارتر وارد عمل شدند. متخصصین گردشگری هم برای پروازهای اروپایی مثل پاریس و اوستند از آن‌ها استفاده می‌کردند. ولادیمیر رایتس روش نوینی را برای گردشگری در ۲۰ می ‌۱۹۵۰ در شرکت جدید التاسیس افق، یا هورایزن ابداع کرد و طی آن سفر دوهفته‌ای به کالوی را طراحی نمود. سفر با این تور اختصاصی برای هر نفر ۳۲ پوند و ۱۰ سنت بود. مسافران می‌توانستند در چادرهای سفر بخوابند و دو وعده غذا و شراب محلی بخورند. چنین سفری برای مردم جنگ دیده جنگ جهانی دوم بسیار روحیه‌بخش بود. ظرف مدت ۱۰ سال شرکت وی گردشگری گروهی را شروع کرده بود و مقاصد پالما دومایورکا (۱۹۵۲)، لوردس (۱۹۵۳)، کوستا براوا (۱۹۵۴)، آلگیرو (۱۹۵۴)، دمینورکا (۱۹۵۵)، پورتو (۱۹۵۶)، کازابلانکا (۱۹۵۷) و کاستا دلسول (۱۹۵۹) را پوشش می‌داد.

اما این تورها با خطوط هواپیمایی ارزان و به وسیلهٔ پکیج‌های گردشگری بین‌المللی انجام می‌شدند. معرفی سیستم قانونمند خطوط هواپیمایی پس از جنگ نیز از عوامل موثر در توسعه صنعت گردشگری بود. موافقت‌نامه‌های دو جانبه سبب تثبیت قیمت بلیت هواپیماها می‌شد و همین امر صندلی‌های خالی هواپیما را به حداقل می‌رسانید. به ویژه این که خرید یک‌جای انبوه بلیط‌ها توسط تورهای جمعی متضمن سود اقتصادی این خطوط بود و بدین‌سان اساس تورهای گروهی نوین بنا نهاده شد. این پیشرفت‌ها با افزایش جدی کیفیت استانداردهای زندگی در بریتانیا همراه شدند. و در اواخر دهه ۱۹۵۰ بود که هارولد مکمیلان جرأت کرد مدعی شود «هرگز چنین تجربهٔ خوبی نداشته‌اید». همچنین در اواخر این دهه تحول چشمگیر دیگری حادث شد. افت ارزش پزوتا سبب شد که اسپانیا مقصد خوبی برای گردشگران شود. ارزانی نرخ اسکان، گردشگران زیادی را جذب کرد. توریسم گروهی در این ایام به شدت رونق گرفته بود و میدان آن‌ها در پی افزایش فرصت‌های گردشگری و کاهش نرخ‌ها در کشورهای دیگری بودند که استاندارد زندگی در آن‌ها پایین‌تر باشد. اما نقاط فقیر دنیا که در آن ایام شاهد جذب گردشگر بودند با رشد استانداردهای زندگی مواجه شدند و از قبل توریسم سود سرشاری کسب کردند. اسپانیا و جزایر بالریک از مقاصد اصلی توریسم شدند و در دهه ۱۹۸۰ توسعه در آن‌ها به اوج خود رسید. در عین حال متولیان صنعت توریسم در بریتانیا آنگارو را در پرتغال بنا کردند. جستجوی بی وقفه برای یافتن مقاصد جدید و ارزانتر سبب شد این صنعت به جزایر یونان، ایتالیا، تونس، مراکش، بخش‌هایی از سواحل ترکیه و اخیراً کراوسی کشیده شود. امروزه برای کارگرانی که در لندن زندگی می‌کنند دسترسی به ونیز به مراتب ساده‌تر از دسترسی به برایتون در ۱۰۰ سال قبل است. این تحولات سبب شد تا از دهه ۱۹۷۰ به بعد سواحل بریتانیا از رونق بیافتند. برخی از این نواحی ساحلی مثل نیوبرایتون کلاً از بین رفتند. برخی دیگر هم دوباره خود را احیا کردند و امروزه شاهد سفرهای روزمره و حضور گردشگران در ایام تعطیل آخر هفته هستند.

سایر گونه‌های گردشگری

  • بوم گردشگری (اکوتوریسم): گردش در طبیعت با تاکید بر طبیعت جاندار(زیست شناختی).
  • زمین گردشگری (ژئوتوریسم): گردش در طبیعت با تاکید بر طبیعت بی جان(زمین شناختی).
  • گردشگری ورزشی : به منظور انجام ورزشی خاص یا مسابقات بین‌المللی.
  • گردشگری فضایی: گونه جدیدی در صنعت گردشگری است که فعلاْ توسط آژانس فضایی روسیه و با اعزام داوطلبان به ایستگاه بین‌المللی فضایی آغاز شده است.
  • گردشگری تفریحی: رایج‌ترین نوع جهانگردی.
  • گردشگری درمانی: برای بهره‌گیری از آب‌های گرم معدنی یا برای بهره‌گیری از امکانات تشخیصی و درمانی کشورهای دارای این ظرفیت.
  • گردشگری مذهبی: زیارت و حج و سفرهای دینی بودائیان و هندویان و غیره.
  • گردشگری بازاری: سفر گردشی به منظور جانبی خرید و فروش کالا.
  • گردشگری همایشی: برای شرکت در همایش‌ها و بازدید از مناطق.
  • گردشگری الکترونیک: همان E-Tourism که در بر گیرنده اطلاعات و انجام بخش اعظم سفر به صورت مجازی می‌باشد.

طی چند دهه اخیر اشکال دیگری از توریسم شهرت بیشتری پیدا کرده‌اند. برای نمونه می‌توان به این اشکال اشاره کرد:

  • « مسافرت ماجراجویی » که در آن از نواحی ناهموار بازدید می‌شود یا ورزش‌های ماجراجویانه مثل کوهنوردی و قدم زدن (پیاده روی) انجام می‌گیرد.
  • « مسافرت کشاورزی » مسافرت مبتنی بر صنعت کشاورزی که به پشتیبانی از اقتصاد کشاورزی بومی منطقه انجام می‌شود.
  • « مسافرت نیاشناسی » (که آن‌را مسافرت نسب شناسی) هم می‌گویند و هدف از آن سفر به دیار آبا و اجدادی و زادگاه نیاکان و گاهی آشنا شدن با فامیل است.
  • « مسافرت میزی » و « مسافرت مجازی » که در آن فرد به صورت فیزیکی سفر نمی‌کند بلکه از طریق اینترنت، کتاب‌ها، تلویزیون و غیره به کشف دنیا می‌پردازد.
  • « مسافرت صوتی » شامل تورهای صوتی در حین قدم زدن و سایر اشکال راهنمایی صوتی مثلاً در موزه‌ها و نیز کتب سفر شنیداری می‌شود.
  • « مسافرت فروشگاه کتاب » فروشگاه کتاب (خرید اینترنتی کتاب) این سیستم اقدامی است در جهت حمایت از فروشگاه‌های مستقل کتاب و صاحبان آن‌ها را ترغیب می‌کند که کتابهای خود را به اقصی نقاط دنیا برده و عرضه نمایند اگر جه که فروشگاه های اینترنتی بنوعی سفیر مجازی در این حوزه محسوب می گردند.
  • « مسافرت فرهنگی » شامل توریسم شهری بازدید از اماکن و شهرهای تاریخی و دیدنی مثل برلین، کاتماندو، لاهور، لیما، بوینس آیرس، لندن، پاریس، دهلی، رم، پراگ، گردشگری
[ جمعه 21 مهر 1391 ] [ 13:49 ] [ کیان ] [ ]

قبل از ازدواج این 25 سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید:

پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید. نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک...

سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواج‌ها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شده‌اند.
قبل از ازدواج این 25 سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید:

1) آیا شما می‌خواهید بچه‌دار شوید؟ اگر مایلید چند فرزند؟
2) اگر زمانی مشخص شد من یا شما قادر به بچه‌دار شدن نیستیم، آیا قبول دارید که فرزندی را از پرورشگاه بپذیریم و بزرگ کنیم
3) اگر در آینده صاحب فرزند شویم، آیا حاضرید او را به مهدکودک بفرستیم؟ در غیر این صورت چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟
4) آیا مادر باید از شغل خود چشم بپوشد و از فرزندان نگهداری کند؟ در این صورت وضعیت مالی زندگی مشترک به چه وضعی در خواهد آمد؟ آیا مرد خانه قادر است در این صورت زندگی را به تنهایی اداره کند؟
5) تعطیلات را چگونه بگذرانیم؟ آیا برنامه تعطیلات را دو نفری خواهیم گذراند یا حتماً باید با فامیل به تعطیلات برویم؟
6) در مواقعی که جر و بحث پیش می‌آید ،چه واکنشی نشان می‌دهید؟ آیا عصبانی می‌شوید؟ در صورت عصبانیت چه رفتاری از خود نشان می‌دهید؟‌
7) نظر شما در مورد تعهد به زندگی چیست؟ در صورت خیانت از طرف خود‌تان یا من چه واکنشی نشان می‌دهید؟
8) در مورد فرزندان چه رفتار و انطباقی مدنظرتان است؟
9) عقاید مذهبی شما چگونه است؟
10) در مورد روابط زناشویی چه‌نظری دارید؟
11) در مورد مسائل مالی چه‌نظری دارید؟ درآمد هرکدام از ما چگونه خرج می‌شود؟
12) هزینه‌های زندگی بر چه مبنایی تعیین می‌شود؟ منبع درآمد چگونه است و آیا کفایت زندگی مشترک را می‌کند؟ آیا امکان پس‌انداز وجود خواهد داشت؟
13) 2 سال، 5 سال، 10 سال و 20 سال آینده، خود را چگونه می‌بینید؟
14) ساعات خواب و بیداری و کارتان چگونه است؟ صبح‌ها زود بلند می‌شوید؟ آیا عادت دارید شب‌ها تا دیروقت بیدار باشید؟
15) چه‌کسی مسئول خرید منزل، پخت و پز و تمیز کردن است؟ آیا در این زمینه کمک می‌کنید؟
16) عادت خرج‌کردن پول در شما چگونه است؟ هر ماه چه میزان پس‌انداز می‌کنید؟
17) آیا در خانواده شما سابقه بیماری روانی وجود دارد؟
18) در مورد مسائل زیر،اهداف طولانی‌مدت و کوتاه‌مدت شما چگونه است: شغل، فرزندان، مالکیت منزل و هر نوع متعلقات که به هر دوما مربوط است؟
19) کجا زندگی خواهیم کرد؟ محل سکونت و منزل ما کجا و با چه شرایطی خواهد بود؟‌
20) شهر محل سکونت ما کجا خواهید بود؟ آیا این شهر تغییر می‌کند؟
21) آیا شغل شما به صورتی است که مجبورید شب‌ها کار کنید؟
22) آیا برای همسر آینده خود محدودیت‌هایی در ذهن دارید؟
23) وقتی استرس دارید، ناراحتید و یا درگیری ذهنی شدیدی دارید، بهترین روش کمک به شما چیست؟
24) اگر در ازدواج مشکلی پیش بیاید، تا چه مدت می‌توانید صبر کرده و مشکل را حل کنید؟ آیا مسئله‌ای در ذهنتان وجود دارد که اگر در زندگی مشترک بروز کند به‌نظرتان غیرقابل ترمیم و جبران است؟
25) پنج روش کوچکی که شما به وسیله آن هر روز می‌توانید به همسرتان بگویید و نشان دهید که دوستش دارید (البته بدون آنکه همسرتان تقاضا کند) چیست؟ پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید. نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواج‌ها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شده‌اند.


موضوعات مرتبط: روانشناسی
[ جمعه 21 مهر 1391 ] [ 13:26 ] [ کیان ] [ ]


خوش شانسـی؟ بد شانسـی ؟ کسی چــه میداند؟

    
پیرمردی اسبی داشت و با آن اسب زمینش را شخم میزد . روزی آن اسب از دست پیرمرد فرار کرد و در صحرا گم شد . همسایگان برای ابراز همدردی با پیرمرد ، به نزد او آمدند و گفتند : عجب بد شانسی ای آوردی . پیرمرد جواب داد : " بد شانسی ؟ خوش شانسی ؟ کسی چه میداند ؟" چندی بعد اسب پیرمرد به همراه چند اسب وحشی دیگر به خانه ی پیرمرد بازگشت . اینبار همسایگان با خوشحالی به او ...گفتند : " عجب خوش شانسی آوردی !" اما پیرمرد جواب داد : " خوش شانسی ؟ بد شانسی ؟ کسی چه میداند ؟ "
بعد از مدتی پسر جوان پیرمرد در حالی که سعی میکرد یکی از آن اسبهای وحشی را رام کند از روی اسب به زمین خورد و پایش شکست . باز همسایگان گفتند : " عجب بد شانسی آوردی ؟ " و اینبار هم پیرمرد جواب داد : " بد شانسی ؟ خوش شانسی ؟ کسی چه میداند ؟ " در همان هنگام ، ماموران حکومتی به روستا آمدند . آنها برای ارتش به سربازهای جوان احتیاج داشتند . از این رو هرچه جوان در روستا بود را برای سربازی با خود بردند ، اما وقتی دیدند که پسر پیرمرد پایش شکسته است و نمیتواند راه برود ، از بردن او منصرف شدند .

"خوش شانسی ؟ بد شانسی ؟ کسی چـــه میداند ؟"

هر حادثه ای که در زندگی ما روی میدهد ، دو روی دارد . یک روی خوب و یک روی بد . هیچ اتفاقی خوب مطلق و یا بد مطلق نیست . بهتر است همیشه این دو را در کنار هم ببینیم .


موضوعات مرتبط: جالب و آموزنده
[ پنج شنبه 20 مهر 1391 ] [ 18:9 ] [ کیان ] [ ]


شکسپیر می‌گوید:
من همیشه خوشحالـــــــــــم، می‌دانید چرا؟

برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتــــــــــظاری ندارم،

انتظارات همیشه صدمــــــــــــه زننده هستند...

زندگی کــــــــــوتاه است...

پس به زندگی‌ات عشـــــــــــق بورز...

خوشحال باش... و لبخند بـــــــــزن...

فقط برای خـــــــــــــــــــودت زندگی کن


موضوعات مرتبط: سخنانی از بزرگان جهان
[ پنج شنبه 20 مهر 1391 ] [ 17:43 ] [ کیان ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 29 30 31 32 33 ... 34 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم وزجان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران اول به دام آرم ترا و آنگه گرفتارت شوم
نويسندگان

دریافت كد ساعت